سخنرانی معاون پژوهشی خبرگزاری فارس جناب آقای سید یاسر جبراییلی در امامزاده سید صدر الدین قنبر

همه ما شاهد انجام برخی فعالیت هادر امور اقتصادی هستیم که ممکن است ضرباتی را به زندگی مردم وارد کند که تحریم های یک جانبه آمریکایی وچند جانبه بین المللی نتوانست.

برجامی  که در روز 27 دی ماه سال 94 به اجرا رسید برای ما منافعی دارد و برای غرب هم منافعی دارد.

برخی منفعت هایی که برای ایران دارد:

1_ برخی فعالیت بانکی ما که به نوعی جلوی آن ها گرفته شده بود وهزینه ی حدود 10 درصدی را به اقتصاد ما وارد کرده بوده با اجرای برجام می توانند این 10 درصد را با اتصال به شبکه مبادلات پیام بین بانکی کاهش دهد .

 برخلاف تبلیغات برخی رسانه ها که تمایل دارند بگویند که در دوران تحریم ارتباط ما بادنیا قطع شد که هرگز چنین نیست و در دوران تحریم تجارت ارا متوفق نشد بلکه تنها هزینه ی آن بالا رفت که ما هزینه 10درصدی را به بانک مرکزی ( دولت یازدهم ) پرداخت می کردیم که اگر ما می خواستیم کالایی را وارد یا صادر کنیم باید 10 درصد هزینه ی تحریم پرداخت می کردیم که امیدواریم با اجرای برجام برداشته شود.

2. حوزه ی درآمد های نفتی : 

یکی دیگر از مورد هایی که قرار بود برجام در آن به ما منفعت برساند درآمد های نفتی بود .

 در دوران تحریم صادرات نفت ما به شدت کاهش پیدا کرد و ما نمی توانستیم نفت را صادر کنیم و مجبور به واردات کالاهای دیگر بودیم که در این زمان قیمت دلار افزایش پیدا کرد که ضربه اقتصادی را به ما وارد کرد . یکی از انتظاراتی که از برجام می رفت این بود که در این دو موضوع شرایط را به حالت اول باز گرداند . اما به دلیل  متن سست برجام و تضمین هایی که گرفته نشد و قرار داد بدی که نوشته شد ، قرار دادی که گام به گام اجرا نشد . ابتدا به ما تعهدهایمان عمل کردیم و شما امروز می بینید که ما در این دو حوزه که قرار بود به ما منفعت برساند ما شاهد هیچ تغییری در آن نیستیم.

 آمریکایی ها در برجام تعهد ندادند که این کار ها را انجام دهند بلکه گفتند ما تلاش خواهیم کرد و الان شاهد آن هستیم که می گویند ما تلاش کردیم و نشد و تنها نتیجه ای که دارد این است که بانک های اروپایی از ارائه ی خدمات به کشور خودداری می کنند . ما همیچنین در حوزه ی نفت شاهد هستیم که عربستان 5 میلیون بشکه به تولیدات خود اضافه کرد و اگر مصرف دنیا 90 میلیون بشکه بود عرضه را به 95 میلیون بشکه رساند و باعث کاهش تقاضا شد و با این کار به شدت قیمیت نفت را کاهش داد و منفعتی که قرار بود به ایران برسد  با این توطئه به تعبیر خود آقای روحانی به بن بست رسید.

 و نکته ی جالب این است که خود غربی ها هم از این قرار داد بهریه سودی می برند :

 غربی ها که از ایران بعد از برجام به عنوان بازاری یاد می کنند که شما می توانید با بفروش رساندن کالاهایتان در آنجا به سود برسید که مدل اقتصادی آقای روحانی و تیم اقتصادی ایشان در حال اجرای آ« هستند که کاملا منطبق بر این تفکر غرب است.

 تصور و یقین بنده این است که مدل اقتصادی آقای روحانی که انتخاب کرده برای ایران مدل اقتصادی دولت ترکیه است و اگر چنین باشد ایران هم مانند ترکیه می شود که طبق ده سال گذشته چه به سر ترکیه آمده است مدلی که این ها برای ایران انتخاب کرده اند لیبرالیسم اقتصادی است. که ترجمه اش می شود آزاد سازی تجاری و مالی یعنی برداشتن هرگونه محدودیت از مقابل تجارت ، استقراض خارجی و رسیدن به یک پیشرفت صوری .

 ترکیه وقتی در سال 2002 با حزب عدالت و توسعه به کار آمد همین کار را کردند و دست به جذب گسترده سرمایه گذاری خارجی زدند و از بانک ها و موسسات اروپایی وام های کلان گرفتند و با این مصرفی که ناشی از سرمایه گذار خاجی و استقراض مردمی بود ترکیه نرخ رشد اقتصادی آن افزایش پیدا کرد . یک مفهومی در اقتصاد می گوید به اسم تولید ناخالص داخلی و GDP  که این کار به این موضوع ندارد که شما از کجا به بدست آوردی و در کجا مصرف می کنید بلکه فقط می گوید همین که شما توانسته اید قرض کنید که این نشانه ی رشد اقتصادی است .

 

 دولت در برنامه ای که دارد قصدش بر این است که  به هر صورتی که ممکن است به عدد رشدی 4 الی 5 درصد برسد و یقین بدانید که در سال 95 به آن خواهد رسید . به صورتی که محل این رشد توان تولید داخلی نیست لبکه مصرف استقراضی است تا با قرض و مصرف کردن به ما رشد کردن را تلقین کنند البته بعد از برجام زمانی که موانع رفع شد این ها می توانند از غربی ها وام بگیرند و مصرف کنند که برخی شرکت های دولیت نیز در حال مصرف آن هستند.

 اما توجه ای به جابه جایی نرخ دلار ندارند و که فردا چند برابر آن را باید به کشور وام دهنده بازپس دهند و بلایی که کشور های آسیای شرقی در دهه ی 1980 و ترکیه در دهه ی اخیر که دچار آن شدند و چون قدرت تولیدشان افزایش پیدا نکرد و قدرت ثروت آفرینی نداشتند به طور کامل دچار سقوط اقتصادی شدند. دغدغه ی اصلی ما این است که چرا خرید هواپیما به شرکت های خصوصی واگزار نشد و دولت پیش قدم شد و بار سنگینی آن به دوش دولت و مردم اقتاد.

 یکی دیگر از مواردی که در حوزه ی استقراض نقش دارد این موضوع است که ظرفیت تولید پول بانک ها را افزایش می دهند به طوری به بانک ها اجازه افزایش وام ها را می دهند که اگر این وام ها در زمینه ی تولید و اشتغالزایی پیش برود سودآور تر است تا به سمت دلالی برده شود. که همین دوره را در دولت آقای هاشمی تجربه کردیم .

 کار غلط دیگری که صورت می گیرد این است که می گویند تعرفه را از واردات برداریم و رقابت را آزاد کنیم مثل این است که نوزاد نو پا مقابل قهرمان کشتی بفرستیم و هیچ حمایتی را از آن نداشته باشیم .

 بزرگ ترین تهدید دولت یازدهم برای کشور تهدید معیشت مردم  برجام بزرگترین تهدیدش برای کشور تبدیل شدن ایران به بهشت واردات کالای تولید غرب و از بین رفتن اشتغال جوانان ایرانی و رکود کارخانه ها است. ما باید زا نمایندگان مجلسمان بخواهیم که جلوی این دولت را بگیرد و برای استقراض آن سقف تعیین کند.

 اما درمورد آقای خاتمی و آقای هاشمی و جریان اصلاح طلب مسئله ما ممنوع تصویری آقای خاتمی و یا حصر زندانی یا فتنه 88 نیست اینکه چرا آقایان خاتمی، میرحسینی، این ها ممنوع فعالیت و ممنوع تصویری هستند با توجه به زما ن انقلاب می توان این طور بیان کرد که مردم زمان پهلوی نیز نماز می خواندند و روزه می گرفتند پس هدف انقلاب امام خمینی (ره) احیای انقلاب سیاسی بود. حضرت امام در سخنرانی هایشان در نجف می فرمودند که توطئه ی استعمار این است که اسلام را محدود به امورات فردی می کند. اختلاف اصلاح طلبان و آقایان کروبی و خاتمی و میرحسینی بر سر همین کتاب ولایت فقیه امام (ره) است که امام اسلام واقعی را در نماز و روزه خلاصه نکردند و بلکه 80 تا 90 درصد اسلام را اجتماعیات و سیاسیات آن دانستند. حضرت امام (ره ) فرموند که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) است که برای آن قیام کرده اند . هدف جریان اصلاحات و آقای خاتمی این است که می خواهند ایران را به قبل از خرداد 42 منهای حکومت پهلوی برگردانند آقای حسین مرعشی می گوید که حکومت لیبرال دموکرات مسلمان هستیم یعنی آداب اسلامی را داریم و تنها برای تشکیل حکومت نقشی را در دستگاه های دولتی برای شورای نگهبان و ولایت فقیه نداریم و تضاد اصلی اصلاح طلبان و آقایان خاتمی ، کروبی ، میرحسینی و هاشمی با امام (ره ) برسر همین موضوع است.این آقایان اظهار دارند که اسلام نظام سیاسی اقتصادی ندارد در حالی که هدف امام (ره) این بود که بخش وسیعی از اسلام بحث سیاسی اقتصادی اجتماعی است.خود آقای خاتمی گفتند که این قرآن کریم مربوط به همان دوران جاهلیت اعراب است و الان در این زمان دگر نمی شود از آن استناد کرد پس تمام تلاش این جریانات این است که در باور مردم اسلام را از مرجعیت جداکنند و غرب به این دلیل با این افراد پیوند خورده چون مخالف انقلاب اسلامی هستند.